استودیوی هیزلایت با رهبری جوزف فارس، از آن دست استودیوهای بازیسازی است که پیشرفتشان به وضوح قابل مشاهده بوده است. از بازی Brothers تا A Way Out و It Takes Two، این استودیو نشان داد که سعی دارد خلائی که در بین بازیهای کوآپ داستانی وجود دارد را با یک فرمول استاندارد پر کند. اما بازی اخیر این استودیو یعنی Split Fiction از همه لحاظ پا را از مرزهای استودیو فراتر میگذارد و با قدرت خودش را به عنوان یکی از برترین بازیهای سال معرفی میکند.
برای بررسی بازی Split Fiction تا انتها با گلدن گیمز همراه باشید.
بررسی بازی Split Fiction
بازی Split Fiction به شکلی کاملاً کوآپ طراحی شده است و دو بازیکن بهطور همزمان نقش دو نویسنده به نامهای Mio Hudson و Zoe Foster را ایفا میکنند. این داستان در یک شبیهسازی خطرناک از روایتهای آنان جریان دارد. محوریت داستان به یک شرکت فناوری به نام Rader Publishing برمیگردد که ادعا میکند میخواهد آثار نویسندگان را منتشر کند؛ اما در واقع به دنبال دزدیدن ایدههای خلاقانه آنها و انتقال آنها به دنیای مجازی از طریق دستگاهی به نام The Machine است. این فناوری قادر است تمامی داستانها و ایدههای ناتمام نویسندگان را از ذهن آنها استخراج کرده و آنها را به محصولاتی تجاری تبدیل کند.
شخصیتهای اصلی Split Fiction
شخصیتهای محوری بازی اسپلیت فیکشن، Mio و Zoe هستند که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
Mio Hudson
Mio نویسندهای در ژانر علمیتخیلی است که شخصیتی درونگرا، واقعبین و کمحرف دارد. او در یک شهر بزرگ رشد یافته و هدف اصلیاش از همکاری با Rader Publishing، کسب درآمد است و نه شهرت ادبی. این شخصیت به شدت به پدرش وابسته است و فقدان مادرش تأثیر عمیقی بر روحیهاش گذاشته است.
در طول بازی، او مجبور به همکاری با Zoe میشود که کاملاً نقطه مقابل اوست. در ابتدا Mio reluctant to open up to Zoe است، اما به تدریج درمییابد که برای نجات خود و Zoe، باید با او همدردی کند. یکی از لحظات کلیدی داستان زمانی است که Mio با نسخه تاریک خود (Dark Mio) در ضمیر ناخودآگاهش مواجه میشود و باید با ترسها و خشم سرکوبشدهاش مقابله کند.


Zoe Foster
Zoe نویسندهای در ژانر فانتزی است و برعکس Mio، شخصیتی برونگرا، خوشبین و پرانرژی دارد. او در یک روستا بزرگ شده و رویای معروف شدن به عنوان یک نویسنده را در سر میپروراند. با این حال، زیر این چهره شاد، زخمهای عمیقی وجود دارد. او یک دوقلو به نام Ella داشته که در کودکی در یک حادثه غرقشدن جان خود را از دست داده است.
Zoe سالهاست که خود را مقصر این اتفاق میداند و این احساس گناه در داستانهای فانتزیاش به شکل هیولاها و موانع نمادین ظهور میکند. در طول بازی، او باید با این درد روبرو شود و در نهایت، با کمک Mio یاد میگیرد که خود را ببخشد.
طرح کلی داستان
داستان بازی با دعوت Mio و Zoe به دفتر Rader Publishing برای شرکت در یک آزمایش آغاز میشود. این شرکت ادعا میکند که قصد دارد داستانهای آنها را به یک تجربه مجازی تعاملی تبدیل کند. اما هنگامی که Mio متوجه میشود که این شرکت در حقیقت قصد دزدی ایدههای آنها را دارد، سعی در فرار از آزمایش میکند. در یک کشمکش فیزیکی، او به اشتباه به حباب مجازی Zoe وارد میشود و این دو در یک شبیهسازی ترکیبی از داستانهای خود گرفتار میشوند. سیستم شبیهساز به خاطر این خطا دچار اختلال میشود و اشکالات مجازی در دنیاهای داستانی ظاهر میشود.
Mio و Zoe متوجه میشوند که J.D. Rader، مدیرعامل شرکت، قصد دارد تمامی ایدههای ذهنی آنها را برای خود ثبت کند. بنابراین، آنها تصمیم میگیرند با دنبال کردن اشکالات، سیستم را از درون نابود کرده و فرار کنند. در طول سفر، آنها از دنیاهای مختلفی عبور میکنند که هرکدام بازتابی از ترسها، آرزوها و خاطرات آنهاست.
در یکی از مراحل، Zoe باید از یک اژدهای سنگی عبور کند که نماد احساس گناهش نسبت به مرگ Ella است. همچنین، در مرحلهای دیگر، Mio در یک دنیای سایبرپانک با یک کلکسیونر مبارزه میکند که نشاندهنده ترس او از فقر و تنهاییاش است. در نهایت، هنگامی که Mio و Zoe به ضمیر ناخودآگاه خود سفر میکنند، با تاریکترین بخشهای وجودشان روبرو میشوند.
Mio باید با نفرت و انزوا خود مقابله کند، در حالی که Zoe باید بپذیرد که مرگ Ella تقصیر او نبوده است. پس از پشت سر گذاشتن این چالشها، آنها به قدرتی دست مییابند که میتواند ماشین Rader را نابود کند. در پایان، Rader دستگیر میشود و میو و زویی با هم دوست شده و کتابی به نام Split Fiction را بر اساس تجربیات خود منتشر میکنند.
تمها و نمادهای داستان بازی Split Fiction
یکی از تمهای اصلی بازی، قدرت خلاقیت انسان در برابر بهرهکشی شرکتی است. Rader نماد شرکتهایی است که از فناوری برای دزدی ایدههای هنرمندان استفاده میکنند و این موضوع به مباحث واقعی درباره هوش مصنوعی و مالکیت هنری اشاره دارد. از طرف دیگر، رابطه Mio و Zoe نشاندهنده این است که دوستانی که به یکدیگر شباهت ندارند نیز میتوانند با همکاری بر هر مانعی غلبه کنند. همچنین، بازی به مسئله سوگ و پذیرش میپردازد، بهویژه در مورد Zoe که باید با مرگ خواهرش کنار بیاید.
خرید اکانت قانونی Split Fiction 🎮 + [تحویل تضمینی و فوری]
گیم پلی Split Fiction | همکاری یا رقابت؟
بازی Split Fiction، عنوان جدید استودیوی Hazelight، تجربهای منحصربهفرد در ژانر اکشن-ماجراجویی است که بر همکاری دو نفره تمرکز دارد. در این بازی، بازیکنان کنترل دو نویسنده به نامهای میو و زوئی را بر عهده میگیرند که در دنیای داستانهای خود گرفتار شدهاند و باید با همکاری یکدیگر از این مهلکه نجات یابند.
همکاری بین بازیکنان در Split Fiction کلیدی است، زیرا هر شخصیت دارای تواناییهای خاص خود است که برای پیشروی در بازی باید به درستی از آنها استفاده شود. این تعاملات باعث تقویت ارتباط و هماهنگی بین بازیکنان میشود و تجربهای عمیق و معنادار را رقم میزند.بازی Split Fiction در تاریخ ۶ مارس ۲۰۲۵ برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری X/S و ویندوز منتشر شد و با استقبال گسترده منتقدان مواجه گردید.
این عنوان به دلیل خلاقیت در طراحی مراحل، تنوع در گیمپلی و تأکید بر همکاری دو نفره، تحسینهای بسیاری را به دست آورده است. اگر به دنبال تجربهای نوآورانه و سرگرمکننده هستید که همکاری و تعامل را در مرکز توجه قرار میدهد، Split Fiction گزینهای ایدهآل برای شما خواهد بود.
گرافیک و موسیقی | تجربه ای سینمایی
گرافیک Split Fiction
بازی Split Fiction از استودیوی Hazelight Studios با استفاده از موتور Unreal Engine 5، نمونهای برجسته از گرافیک واقعگرایانه و طراحی هنری است. گرافیک این بازی با جزئیات فوقالعاده، نورپردازی دقیق و استفاده از رنگهای زنده، حس حضور در دنیایی جادویی و پویا را به بازیکن القا میکند. هر صحنه با طراحی منحصر به فرد خود، تجربهای بصری فراموشنشدنی ارائه میدهد؛ از مناظر خیالی گرفته تا محیطهای علمیتخیلی، همه با دقت در جزئیات و رعایت اصول هنری به تصویر کشیده شدهاند. این ویژگیها، به ویژه در بازیهای کوآپ و اکشن-ماجراجویی، اهمیت ویژهای دارد و به عنوان یک مزیت رقابتی برای Split Fiction محسوب میشود.
موسیقی Split Fiction
در کنار گرافیک چشمگیر، موسیقی متن جذاب بازی نیز نقش اساسی در ایجاد فضای دراماتیک و هیجانانگیز دارد. ترکیب ملودیهای الکترونیک و سمفونی، همراه با افکتهای صوتی دقیق، باعث میشود هر لحظه از بازی احساس تنش و شور را به بازیکن القا کند. موسیقی، با هماهنگی کامل با تغییرات محیطی و داستان بازی، به تجربه کلی افزوده و حس تعامل عمیق با فضای بصری را تقویت میکند. این ترکیب منحصر به فرد از گرافیک پیشرفته و موسیقی متناسب، Split Fiction را به یک اثر هنری مدرن در دنیای بازیهای ویدیویی تبدیل کرده است که هم از نظر فنی و هم از نظر احساسی ارزش تجربه کردن دارد.


سیستم مورد نیاز و پیشنهادی برای Spit Fiction
توجه به قیمت بالای سخت افزار در ایران، جدول زیر به شما کمک میکند بازی را روی سیستم خود اجرا کنید.
حداقل سیستم مورد نیاز
| پردازنده | Intel Core i5-6600K or AMD Ryzen 5 2600X |
| کارت گرافیک | NVIDIA GeForce GTX 970 – 4GB or Radeon RX 470 – 4GB |
| رم | 16GB |
| فضای ذخیره سازی | 85GB |
سیستم پیشنهادی
| پردازنده | Intel Core i7-11700K or AMD Ryzen 7 5800X |
| کارت گرافیک | NVIDIA GeForce RTX 3070 – 8GB or AMD Radeon RX 6700 XT – 12GB |
| رم | 16GB |
| فضای ذخیره سازی | 85GB |
نظر منتقدان درباره بازی Split Fiction چه بوده است؟
بازی Split Fiction، با به کارگیری مکانیکهای متنوعی چون پازلهای هوشمند، سکوبازی و حتی بخشهای ریتمیک، تجربهای نوین را در ژانر کوآپ ارائه میدهد. همانند هر اثر دیگری، این بازی نیز دارای نقاط قوت و ضعفی است که ممکن است برای برخی از بازیکنان جذاب و برای برخی دیگر کسلکننده به نظر برسد. در ادامه، نقدهای مثبت و منفی منتقدان را بررسی خواهیم کرد تا دریابید آیا این بازی مناسب سلیقه شما است یا خیر.
نظرات مثبت:
بسیاری از منتقدان بر این باورند که بازی به عنوان یک تجربه کوآپ بینظیر مورد تحسین قرار گرفته است. این بازی به طور مداوم مکانیکهای جدید و جذابی را معرفی میکند که از مبارزه تا بخشهای مشابه بازیهای ریتمیک و تیراندازی را شامل میشود. این تنوع به گونهای طراحی شده که احساس تازگی و جذابیت را تا پایان بازی حفظ کند.
تعامل میان دو بازیکن نیز به خوبی طراحی شده و نیازمند ارتباط مداوم است. بخشهایی نظیر پینبال دو نفره و حل معماها با استفاده از تواناییهای متفاوت شخصیتها، لحظاتی به یاد ماندنی و سرگرمکننده خلق میکند.
بسیاری از منتقدان پایان بازی را یکی از به یاد ماندنیترین بخشهای این اثر میدانند که از نظر بصری خیرهکننده و از نظر مکانیکی هوشمندانه است.
با وجود برخی دیالوگها که ممکن است ضعیف به نظر برسند، بازی لحظات خندهدار و احساسی خوبی را ارائه میدهد، به ویژه در بخشهای ساید استوری که خلاقیت بالایی را نشان میدهند.
داستان بازی به صورت غیرمستقیم به موضوعاتی چون سرقت ادبی و سوءاستفاده از هنرمندان به وسیله فناوریهای نوین پرداخته که در فضای معاصر بسیار مهم و متداول است.
نظرات منفی:
در عوض، برخی از منتقدان بر این عقیدهاند که شخصیتهای اصلی (زویی و میو) کلیشهای و سطحی به نظر میرسند و رشد آنها در طول بازی قابل پیشبینی است.
گاهی اوقات مکالمات بین شخصیتها به طرز مصنوعی یا بیش از حد سادهلوحانه به نظر میرسد که میتواند تأثیر داستان را کاهش دهد.
با وجود تنوع بالا، برخی از قابلیتهای بازی پس از معرفی دیگر تکرار نمیشوند و به آسانی فراموش میشوند.
اگرچه ایده اصلی بازی جذاب است، اما گاهی روایت بازی قابل پیشبینی و مشابه بسیاری از داستانهای دیگر میگردد.
علاوه بر این، برخی منتقدان به وجود باگهای کوچک مانند کلیپینگ کاراکترها یا بخشهایی که ممکن است یکی از بازیکنان عقب بماند، اشاره کردهاند.






